پروفسور اسماعیل بیشکچی در گفتگو با تلویزیون تیشک: لازم است که روشنفکران کرد ایدئولوژی رسمی رژیم ایران را نقد کنند.
مصاحبه: سلیم زنجیری
ترجمه: کوردستان
س. زنجیری: استحضار دارید که مسألهی کرد، مسألهای تاریخی و سیاسی است. به نظر شما چرا تاکنون این ملت نتوانسته دولت مستقل خود را تأسیس کند؟ کدام یک از عوامل خارجی یا داخلی در این زمینه بیشتر تأثیرگذار بودهاند؟
د. بیشکچی: هردوی این مجموعه عوامل مؤثر بودهاند… تقسیم کردستان در دههی 1920 فرایندی بود که در داخل جامعهی ملل اتفاق افتاد. در آن زمان از حق تعیین سرنوشت ملتها بسیار سخن گفته میشد. به عنوان مثال، در شوروی لنین، استالین و تروتسکی در رابطه با این موضوع بحثهای مفصلی داشتند. همچنین ویلسون، رئیسجمهور وقت آمریکا نیز این موضوع را بارها مطرح نمود. در همین دوران بود که کردستان تقسیم و تجزیه گردید. ما اینجا دربارهی سالهای دههی 1920 صحبت میکنیم. دو کشور قدرتمند آن زمان انگلیس و فرانسه و همچنین دو دولت جدیدالتأسیس منطقه یعنی ایران و ترکیه به طرزی سازمانیافته و برنامهریزی شده، کردستان را به اشغال خود در آوردند و کردها و کردستان را میان خود تقسیم نمودند. آنان برای نابودی ملت کرد و سرزمین کردستان چنین روندی را آغاز نمودند. البته نباید از نقش عامل خارجی نیز غافل شد. انگلستان یکی از دو ابرقدرت آن زمان بود، ولی این نکته را نیز بایستی به یاد داشت که تقسیم استعماری 1920 سومین تقسیم بزرگ کردستان بود و کردستان دو بار دیگر نیز تقسیم شده است. نخستین بار در ربع نخست قرن شانزدهم میلادی کردستان میان دو امپراطوری عثمانی و صفوی تقسیم شد. دومین بار در ربع نخست قرن نوزدهم و در گرماگرم جنگهای ایران و روسیه بود که بخشی از شمال کردستان به تسخیر روسیه در آمد و کردستانی هم در قفقاز ایجاد شد. تقسیم 1920 سومین تقسیم کردستان بود. این به چه معناست؟ بدین معناست که در میان خود کردها نیز یک جای کار ایراد دارد. دشمنان ملت کرد نیز از همین نقطه ضعف سوء استفاده نموده و کردها را تقسیم و کردستان را تجزیه میکنند. از همین رو بایستی این نقطه ضعف را شناخت، آسیبها را شناسایی نمود و راهی برای نجات از آنها پیدا کرد، این یک نکتهی بسیار مهم است.
س. زنجیری: آیا نظام جدید بینالملل به ویژه آمریکا و اروپا همسو با منافع و اهداف ملت کرد است یا همچون گذشته در تضاد با کردها قرار دارد؟
د. بیشکچی: در سالهای دههی 1920 چنان سیستمی در خاورمیانه ایجاد گردید. یعنی سیستمی برقرار شد که تصمیم گرفته بود به کردها اجازهی تشکیل کشور مستقل خود را ندهد. پس از جنگ جهانی دوم، نظام بینالملل مجدداً شکل گرفت. خاورمیانهای جدید طراحی گردید، تغییرات عمدهای در عرصهی سیاسی جهان روی داد، لیکن در کردستان هیچ تغییری ایجاد نشد. در سالهای دههی 1920 سیستمی علیه کردها ایجاد گردید، این سیستم در سال 1945 پس از جنگ جهانی دوم و در همان اوان تأسیس سازمان ملل متحد به همان روال ادامه یافت. با اندکی دقت میتوان به این نکتهی جالب توجه پی برد که چگونه سیستمی علیه کردها بنیان نهاده شد. پس از سقوط جمهوری کردستان در مهاباد در سال 1947 ملا مصطفی بارزانی به همراه پیشمرگهایش رو به سوی جنوب کردستان (کردستان عراق) نهاد. بارزانی و نیروهایش از سوی هواپیماهای انگلیسی به شدت بمباران شدند. انگلیسیها کردستان را بمباران کردند. نیروهای پیشمرگه را بمباران نمودند و پیشمرگهها نتوانستند در کردستان دوام بیاورند. پس از آن، فرصتی ایجاد شد که خود را به اتحاد شوروی برسانند و در آنجا اقامت نمایند. در همان زمان در ماههای آوریل و مه 1947 ایران و ترکیه در تلاش بودند که نیروهای پیشمرگه را به دام بیاندازند و آنان را به طور کلی از بین ببرند. آنان چنین سیاستی داشتند. پیشمرگهها از جنوب کردستان به سمت “گهوهر” و از آنجا به سمت ایران رفتند. در منطقهی ماکو ارتش ایران راه را بر نیروهای پیشمرگه بست. در آن زمان شمار کل پیشمرگههای ملا مصطفی بارزانی 560 نفر بودند. هنگامی که راه را بر آنان بستند، جنگی میان آنان روی داد. پیشمرگهها پس از نبردی سنگین راه خود را به سوی شمال گشودند، البته این جنگ تلفات جانی هم به دنبال داشت و 10 تا 12 پیشمرگه زخمی شدند. آنان تنها با گذشتن از رودخانهی ارس میتوانستند به شوروی بروند. در هنگام عبور از ارس، ارتش سرخ شوروی به سوی پیشمرگهها شلیک کرد و 15 تن در رودخانهی ارس غرق شدند. این حادثه در ماههای آوریل و مه سال 1947 روی داد. این به چه معناست؟ هم جبههی امپریالیستی و هم جبههی سوسیالیستی در برخورد با کردها به طور یکسان عمل میکردند و کل نظام به صورت یکپارچه علیه کردها بود.
س. زنجیری: آیا هماکنون نیز چنین سیاستی در قبال ملت کرد در پیش گرفته میشود؟
د. بیشکچی: البته این سیستم کردستیز اکنون دیگر مثل گذشته نیست، بلکه دچار شکاف شده است. این شکاف چگونه ایجاد شد؟ با مبارزه و تلاش به وجود آمد. با مبارزه و تلاش کردستان در شرق و غرب و شمال و جنوب رخنه و شکافی در این نظام ایجاد شد. در سال 1996ـ97 اجلاس کشورهای همسایهی عراق برگزار شد. چه کسانی در این اجلاس حضور داشتند؟ ترکیه، ایران، عراق، سوریه، عربستان سعودی، اردن و کویت. در این نشستها همواره تلاش داشتند تا راهی برای سرکوب و خفه نمودن کردها بیابند. این موضوع در آنجا مورد بحث قرار میگرفت. اما اکنون این سیستم دچار فروپاشی شده است. کردها در جنوب و شمال کردستان مجال تنفسی برای خود فراهم نمودهاند.
س. زنجیری: از پیشمرگه سخن گفتید، مایلم بدانم که نظر شما دربارهی پیشمرگه چیست؟
د. بیشکچی: پیشمرگهها حافظان سرزمین کردستان هستند. آنان در راه آزادی ملت کرد و خاک کردستان مبارزه میکنند. در سرتاسر کردستان اعم از شمال و جنوب و شرق و غرب، حقوق و آزادیهای ملت کرد از آنها سلب شده است. پیشمرگهها برای تأمین این حقوق و آزادیها و در راه صیانت از فرهنگ و زبان کردی مبارزه و پیکار میکنند.
س. زنجیری: اینک در برخی از بخشهای کردستان، ملت کرد پیشرفتهای چشمگیری به خود دیده است. در جنوب شاهد یک وضعیت دوفاکتو هستیم، در غرب علیرغم تمامی کاستیها یک سیستم خودمدیریتی برقرار است و در شمال فرایند آشتی جریان دارد. در این میان تنها بخش شرقی (کردستان ایران) است که تحت سلطهی رژیمی سرکوبگر قرار دارد. دیدگاه شما درباره کردهای این بخش و همچنین رژیم ایران چپیست؟
د. بیشکچی: مسألهی کرد در جنوب کردستان تا حد زیادی در کانون توجهات قرار دارد، شمال کردستان نیز تا اندازهای شناخته شده است. در چند سال اخیر در غرب کردستان نیز مسألهی کرد در کانون توجه قرار گرفته است، اما شرق کردستان در برابر افکار عمومی جهانیان و افکار عمومی مردم کردستان نیز چندان شناخته شده نیست. دلیل این امر چیست؟ نخستین عامل، سرکوب و ارعاب شدید از جانب رژیم حاکم بر ایران است. فشار بر مطبوعات شدید است. جمهوری اسلامی میکوشد تا از انتشار اخبار رویدادهای ایران در مطبوعات و رسانهها جلوگیری نماید. به عنوان مثال، هم اکنون رژیم ایران به طور روزمره جوانان و زندانیان سیاسی کرد را اعدام میکند، لیکن رسانههای بینالمللی اهمیت چندانی به این خبرها نمیدهند و از انعکاس آنها خودداری میکنند. لازم است که کردها تأثیرگذاری خود را در این زمینه نشان دهند. بایستی کردهای شمال، جنوب و غرب کردستان اقدامات رژیم ایران علیه کردها را برای افکار عمومی جهانیان بازگو کنند. آنها میتوانند در این راستا گام بردارند. به همین دلیل کردها بایستی اختلافات میان خود را کاهش دهند و حل و فصل نمایند. باید نیروی مشترکی تشکیل دهند که این نیرو همزمان علیه زمامداران ایران، ترکیه، سوریه و عراق وارد عمل شود. در این صورت ایران دیگر نخواهد توانست کردها را به سهولت به دار بیاویزد.
س. زنجیری: بارها شاهد بودهایم که در مراحل خطیر و سخت حیات رژیم، رئیس جمهوری با شعار اصلاحات و وعده و وعیدهای فراوان روی کار میآید. به نظر شما آیا اساساً چنین رژیمی قابل اصلاح است و آیا مسألهی کرد در چهارچوب این رژیم قابل حل است؟
د. بیشکچی: رژیم ایران سیاستهای سختگیرانهای علیه کردها اعمال میکند. در سالهای دههی 1920 سمکو را به قتل رساندند. در سال 1946 و دوران جمهوری کردستان در مهاباد، قاضیمحمد و یارانش را به دار آویختند. در سال 1989 دکتر قاسملو و همراهان ایشان را ترور کردند و در سال 1992 نیز دکتر صادق شرفکندی و همراهانش را ترور کردند. تمامی اینها به چه معناست؟ بدین معناست که هیچ یک از این رهبران کرد به مرگ طبیعی نمردهاند، بلکه غافلگیرانه ترور شدهاند. این بیانگر سیاست خشونتآمیزی علیه کردهاست. به همین دلیل، لازم است که روشنفکران کرد ایدئولوژی رسمی رژیم ایران را نقد کنند، این بسیار مهم است. همچنین کردهای سایر بخشهای کردستان نیز بایستی سیاستهای ایران را مورد نقد قرار داده و برای افکار عمومی بینالمللی در سطح افشا نمایند. چنین مبارزهای بسیار مهم است. اگر چنین اقدامی انجام گیرد، حکومت ایران نخواهد توانست این قبیل سیاستها را به آسانی به اجرا در بیاورد.
س. زنجیری: از قاضی محمد، دکتر قاسملو و دکتر شرفکندی گفتید. چه شناختی از اینان دارید؟
د. بیشکچی: رهبران کرد انسانهای ارجمندی بودند. در سال 1947 قاضیمحمد در یکی از دادگاههای رژیم ایران گفت:” کردها نیز همانند ترکها، فارسها و عربها حق دارند که دولت خود را تأسیس نمایند. کردها بایستی این حق را داشته باشند که امور خود را اداره نمایند. شما اگر اکنون ما را هم اعدام کنید، باز هم ملت کرد به مبارزهی خود ادامه خواهد داد”. این سخن بسیار باارزش است. دکتر عبدالرحمان قاسملو به اتفاق دو همراه دیگرش در وین در یک منزل ترور شدند. کسانی که دکتر قاسملو را ترور کردند، از ایران فرستاده شده و پاسدار بودند و خود را به عنوان دیپلمات معرفی نموده بودند. این پاسداران تحت عنوان دیپلمات و برای حل مسألهی کرد و مسألهی خودمختاری کردستان ایران به اتریش آمده بودند. در نخستین دقایق آن دیدار، چنین تروری اتفاق افتاد. پاسداران ایرانی، دکتر قاسملو و همراهانش را به شهادت رساندند و در مدت کوتاهی از آن منزل گریخته و از وین خارج شده و به ایران بازگشتند. یکی از قاتلان شهید قاسملو در لحظهی انجام ترور حتی زخمی هم شد و مدتی در بیمارستان بستری بود. لیکن متأسفانه دولت اتریش در رابطه با این جنایت هیچ گونه بازخواستی از آنان به عمل نیاورد.
س. زنجیری: دلیل آن چه بود؟
د. بیشکچی: آنها میگفتند “ما نمیخواهیم روابطمان با ایران را از دست بدهیم و با گشودن پروندهای برای این ترور، ایران را از خود برنجانیم، ما با ایران روابط اقتصادی داریم، اگر چنین کاری را انجام دهیم، روابط اقتصادیمان مختل خواهند شد”.
شما یک دولت دمکراتیک هستید، یک دولت اروپایی عضو شورای اروپا. این عمل ایرانیها یک عمل غیر دمکراتیک است، این یک گفتمان دمکراتیک نیست. لیکن اگر پای مسألهی کرد در میان باشد، دولتهای اروپایی دمکراسی را قربانی خواهند نمود. تاکنون هلن کرولیش، همسر دکتر قاسملو به منظور فشار بر دولت اتریش برای بازگشایی پروندهی ترور شهیدان وین با میتران رئیسجمهور فرانسه، کوهل صدر اعظم آلمان، بلر نخستوزیر انگلستان و بوش رئیسجمهور آمریکا دیدار و گفتگو نموده است. یعنی هلن قاسملو چنین تلاشهایی انجام داده است، لیکن باز هم دولت اتریش حاضر نشده پروندهی ترور شهید قاسملو و همراهانش را به جریان بیاندازد. این نشان میدهد که دولتهای اروپایی در برخورد با مسألهی کرد تا چه اندازه با مبانی دمکراسی بیگانه هستند.
اما این موضوع باید از سوی کردها نیز مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. حکومت اتریش چه میگوید؟ میگوید: اگر این پرونده را به جریان بیاندازم، دولت ایران از ما میرنجد، اما مگر کردها نمیرنجند؟ در این زمینه حکومت اتریش چه میگوید؟ میگوید: « کردها در هیچ جا نیستند، در سازمان ملل متحد حضور ندارند، عضو سازمان کنفرانس اسلامی نیستند و در هیچ سازمان و نهادی عضویت ندارند. کردها در هیچ جایی نماینده ندارند. به همین دلیل ما نیز مجبور نیستیم آنها را در نظر بگیریم». این موضوع برای کردها بیانگر چیست؟ نشانهی ضعف کردهاست. شما به عنوان یک ملت 40 میلیونی و یا شاید 50 میلیونی، هیچکس در جهان رویتان حساب نمیکند. این مشکل کردهاست. حال که چنین است، کردها باید خود را از این ضعف برهانند. لازم است که با اتحاد و وحدت خود مشکلات داخلی خود را حل نمایند، کردها باید بصورت متحد نیرویی تشکیل داده و در برابر دولتهای اشغالگر بایستند. در رابطه با پروندهی ترور دکتر قاسملو بایستی از هر دو طرف یعنی هم از اروپاییها بویژه دولت اتریش و هم از کردها انتقاد نمود. هلن قاسملو با رؤسای دولتها دیدار نمود تا دولتها را تحت فشار قرار دهند، اما آنها این کار را نکردند، به همین دلیل میتوان هم از دولت اتریش و هم از تمام اروپاییها انتقاد نمود، در عین حال بایستی از خود کردها نیز نمود که 40ـ 50 میلیون نفر هستند، اما هیچکس روی آنها حساب نمیکند.
س. زنجیری: شخصیت دکتر قاسملو را چگونه میبینید؟ و فکر میکنید که شهادت ایشان تا چه حد به جنبش کرد و کردستان ایران ضربه زده است؟
د. بیشکچی: من دکتر عبدالرحمان قاسملو و دکتر صادق شرفکندی را بیشتر از طریق نوشتههایشان و اخباری که در روزنامهها دربارهی آنان منتشر میشد، شناختهام. آرامگاه هر دوی آنان در فرانسه است. آرامگاه دکتر قاسملو و دو همراه ایشان و همچنین آرامگاه دکتر صادق شرفکندی و سه همراه ایشان در پاریس است. سال گذشته من در سفر به فرانسه از آرامگاه آنان بازدید نمودم. آنان انسانهایی با فضیلت و رهبرانی محبوب بودند. دکتر عبدالرحمان قاسملو عضو حزب دمکرات کردستان ایران و در عین حال، استاد دانشگاه و اقتصاددان بود، من با مطالعهی کتابهایش دریافتم که شخصیتی توانا، ارزنده و دانا بوده است. هیچکدام از این شخصیتهای بزرگ با مرگ طبیعی از دنیا نرفتهاند. همگی آنها ترور شده و به شهادت رسیدهاند.
س. زنجیری: چرا رهبران کرد اینگونه به شهادت رسیده و هیچ یک به مرگ طبیعی از دنیا نرفتهاند؟ آیا این به دلیل خوشباوری و سهلانگاری آنهاست یا صلحطلبی و اعتقاد آنان به این مسأله را دلیل اصلی میدانید؟
د. بیشکچی: در سالهای دههی 1970 جنبش توانمندی در جریان بود. خمینی از پاریس بازگشت، رژیم شاهنشاهی در ایران سرنگون شد، ایران جدیدی در حال شکلگیری بود و کردها نیز مبارزات ملی خود را آغاز نمودند. عبدالرحمان قاسملو و شیخ عزالدین حسینی مبارزات ملی کردها را رهبری میکردند. مبارزات آنان بسیار تأثیرگذار بود، دولت ایران که برای درهم شکستن مبارزات کردها تلاش میکرد، رهبران جنبش کرد را هدف قرار داد. این یک سیاست سیستماتیک بود که از سوی زمامداران ایران اجرا میشد. پیش از آن و در سال 1930 دولت ایران اسماعیل آغای سمکو و برادر وی را به شهادت رسانده و این روند در سالهای 1945، 1989 و 1992 نیز ادامه داشت. بسیار مهم است که این اقدامات رژیم ایران در سطح بینالمللی افشا گردند. در همان حال، بایستی از دولتهای دمکراتیک اروپایی نیز انتقاد نمود که از رژیم ایران حمایت میکنند، ولی از کردها و مسألهی بر حق آنان پشتیبانی نمیکنند.
س. زنجیری: بقا و ماندگاری این رژیم چه خطراتی برای کلیت ملت کرد، بویژه در کردستان ایران و حتی برای امنیت منطقه در بر دارد؟
د. بیشکچی: این یک وضعیت منفی برای کردهاست. یک رژیم سرکوبگر و زورگو بصورت مستمر حقوق آنها را پایمال میکند. بدون تردید بایستی این رژیم را مورد انتقاد قرار دهند، بایستی تلاش و مبارزه کنند تا رژیمی دمکراتیک بجای این رژیم استبدادی روی کار بیاورند. اگر میخواهند آموزش و پرورش به زبان کردی باشد و کتب و روزنامهها به زبان کردی چاپ و منتشر شوند، باید در این راه تلاش جدی به عمل آورند.
س. زنجیری: در برابر این همه توطئه و تهدید، کردهای کردستان ایران باید چکار کنند و چگونه مبارزات خود را به پیش ببرند؟
د. بیشکچی: پیش از هر امر دیگری، بایستی ایدئولوژی رسمی ایران مورد نقد قرار گیرد. بایستی حقوق و آزادیهای ملت کرد همواره در سرلوحهی مطالبات قرار داشته باشند و به حفظ آنها اهمیت داده شود. در هنگام انجام چنین اقداماتی، دریافت و تضمین حمایت کردهای جنوب، شمال و غرب کردستان بسیار مهم است. در کنار تضمین چنین حمایتی، تأمین نوعی از حمایت بینالمللی نیز مهم است.
س. زنجیری: کدام ویژگی کردها توجه شما را بیشتر به خود جلب میکند؟ شجاعت؟ مبارزه؟ ایستادگی؟
د. بیشکچی: احساس مالکیت و تعلق به کردستان بسیار مهم است. کردستان به عنوان یک سرزمین وجود دارد، احساس تعلق به این سرزمین، یعنی به کردستان مهم است. این بدان معناست که گفتن این که: من ایرانیام، من عراقیام، من سوریام، من ترکیهای هستم، درست نیست. بایستی گفت: من کردستانیام. مسألهی کرد، مسألهی خاک است. باید سرزمین داشته باشیم. ما میگوییم حل مسألهی کرد، بسیار خوب! مسألهی کرد مسألهی سرزمین است. باید دارای یک کشور باشید و آن را اداره کنید. اگر صاحب سرزمین خود باشید و خود آن را اداره کنید، آن وقت حل مسأله محقق شده است. اگر بگوییم این سرزمین متعلق به تهران یا آنکاراست، مسأله حل نمیشود. آن وقت شما از حقوق اندکی همانند حقوق فردی برخوردار خواهید شد و این به معنای حل مسأله نیست. حل مسأله بایستی به معنای حل مسألهی سرزمین و خاک باشد. سرزمین کردستان در سالهای دههی 1920 تجزیه و تقسیم شده است.
س. زنجیری: چرا در ترکیه، علیرغم تمامی فشارها، افراد دلسوزی همانند شما وجود دارند، اما در ایران و در میان فارسها چنین کسانی را نمیبینیم؟
د. بیشکچی: این به دیدگاه کردهای شرق، شمال و غرب کردستان باز میگردد. البته در اینجا ایدئولوژی رسمی حکومتها نیز مهم است. ما میگوییم مهم است که از ایدئولوژی رسمی حکومت انتقاد شود، بدیهی است که این نیز کاری آسان نیست. ما بسیار ساده میگوئیم که میبایستی از ایدئولوژی رسمی دولت انتقاد شود، اما این کاری ساده و آسان نیست بهویژه که شاید این امر در ایران کاری بسیار مشکل باشد. اما من جز انتقاد از ایدئولوژی حکومتی به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنم. زمانی که از آن انتقاد میکنید، با بسیاری از مشکلات، فشارها و تهدیدات روبرو میشوید و ممکن است دستگیر و زندانی شوید، در ایران مجازاتهای سنگینی برای بازداشتشدگان اعمال میکنند و اگر این بازداشتشدگان کرد باشند، مجازاتشان بسیار سنگینتر است. همانگونه که گفتم مکتب این رژیم،اینچنین است.
س. زنجیری: حل مسألهی ملت کرد را در چه میبینید، بهویژه در کردستان ایران به چه میزان خوشبین هستید که ملت کرد در این بخش به حقوق خویش دست یابد؟
د. بیشکچی: شاید در کردستان عراق راهحلی وجود داشته باشد، در کردستان ترکیه گفتگویی در جریان است. در کردستان ترکیه علیرغم وجود آن همه ظلم و جور، کردها به پیش گام برمیدارند. میتوانم بگویم در کردستان سوریه نیز چنین وضعیتی وجود دارد. اما در کردستان ایران وضعیت قابل توجهی در این زمینه به چشم نمیخورد و در آنجا ظلم و ستم بیشتر، نهادینهتر و گستردهتری وجود دارد. در آنجا مسألهی ملی چگونه حل میشود؟ زمانی که در کردستان ترکیه و عراق مسألهی ملت کرد حل شود، این امر بر کردستان ایران نیز تأثیرگذار خواهد بود. اگر فرایند حل مسألهی ملت کرد در کردستان ترکیه و سوریه به پیش برود، این امر بر کردستان ایران نیز تأثیرگذار خواهد بود.
س. زنجیری: شما بیشتر از 50 سال است که دربارهی مسألهی ملی کرد کار میکنید، چه چیزی در میان کردها شما را بیشتر میآزارد و دلایل عدم موفقیت آنها چیست؟
د. بیشکچی:… مسألهی ملی کرد در خاورمیانه با مسألهی فلسطینیها متفاوت است، هرچند مسألهی فلسطین نیز وجود دارد، اما مسألهی ملت کرد و کردستان با مسألهی فلسطین و فلسطینیها متفاوت است. چرا؟ زیرا فلسطین یک دشمن دارد و آن هم دولت اسرائیل است، اما اسرائیل علاوه بر فلسطینیها دشمنان دیگری نیز دارد و آن دشمنان هم 22 دولت عربی هستند. 22 دولت عربی هر کدام به نحوی از انحاء دشمن اسرائیل هستند. همچنین 57 دولت عضو سازمان کنفرانس اسلامی نیز هرکدام به شیوهای با اسرائیل دشمن هستند. اما مسألهی ملت کرد اینگونه نیست. کردستان از سوی دشمنانش محاصره شده است و دشمنان ملت کرد، کردستان را به جهنم تبدیل کردهاند و میخواهند ملت کرد را خفه و نابود نمایند. در چنین وضعیتی حل مسألهی ملی کرد بسیار مشکل است. به عنوان نمونه: فلسطینیها تنها با اسرائیلیها روبرو هستند و با آنها مذاکره میکنند و اینگونه مسألهی خود را حل مینمایند. اما زمانی که شما کرد باشید و بخواهید با بغداد دیدار و مذاکره کنید، مسألهی ملت کرد حل نمیشود، زیرا در این مورد آنکارا، تهران و دمشق نیز سهیم هستند و منافع مشترک دارند. کردستان در رابطه با منابع طبیعی و زیرزمینی بسیار غنی است. روسیه نیز در این امر سهیم است. اخیراً آمریکا نیز در این امر سهیم شده و نقش دارد. چنین وضعیتی حل مسألهی ملت کرد را با موانع و مشکلات بسیاری مواجه میسازد. در مسألهی ملت کرد، چهار دولت با همدستی یکدیگر نسبت به کردها ظلم روا میدارند و این امر ملت کرد را به عقب میبرد.
س. زنجیری: یعنی ملت کرد نیز همانند هر جنبش ملی دیگری، در برههی زمانی کنونی میبایستی میهنپرست و ناسیونالیست باشند؟
د. بیشکچی: ضروری است که ملت کرد میهنپرست باشند و فرهنگ و زبان خویش را به بهترین شیوه احیا نمایند و خود را مالک سرزمین خویش یعنی کردستان بدانند و مالک آن باشند. باید ملت کرد، ملیگرا باشند، ملیگرایی کردها؛ شما با ظلم و ستم روبرو میشوید و میخواهند شما را از بین ببرند و ملت کرد نیز در برابر این هجمهها و خطرات، از خود محافظت مینماید. این ملیگرایی کرد است. اما ملیگرایی ترکها اینگونه نیست. ملیگرایی ترکها، اشغالگر و ظالم است و میخواهد زبان و فرهنگ خویش را بر شما تحمیل نماید و شما را ذوب نماید. ایران نیز اینگونه است. به عنوان نمونه: دولت ایران برای تقویت حس ملیگرایی خویش از اسلام استفاده میکند. در عراق، از اسلام برای تقویت ناسیونالیسم عربی استفاده میشود. در ترکیه نیز به همان شیوه از اسلام برای تقویت و اجرای ناسیونالیسم ترکی استفاده میشود. ملت کرد، خاک کشور دیگری را اشغال ننموده و درصدد ذوب ملتهای دیگر برنیامده است. کردها تحت ستم هستند و بر آنها ظلم و ستم روا داشته میشود. در میان این همه ظلم و ستم و برای اینکه ارزشهای ملی ملت کرد از بین نروند، ضروری است که کردها میهنپرست باشند.
سەرچاوە: کوردستان میدیا
No comments:
Post a Comment